خودروهای صفر کیلومتر این رده قیمت صرفا شاسی بلند هستند. دو برند قدرتمند بی ام و و لکسوس تنها برندهای حاضر در رده خودروهای 300 تا 400 میلیون تومان و صفر کیلومتر ها هستند.
مقایسه خودروهای 300 تا 400 میلیون تومان ( صفر )
در مقایسه NX200T و بی ام و X1 باید لکسوس را گزینه بهتری معرفی کرد. ظاهر جذاب تر در لکسوس nx، پیشرانه توربو با کمترین تاخیر در دور های پایین، مصرف سوخت مناسب در لکسوس nx و بازار عالی خرید و فروش عواملی هستند که لکسوس را به گزینه مطلوب تری تبدیل میکند. تا اینجا NX200T را با بی ام و مقایسه کردیم. لکسوس NX200T دارای یک موتور توربوشارژ 4 سیلندر به حجم 2 لیتر است که دارای قدرت و شتاب بیشتری نسبت به لکسوس NX300H که یک خودروی هایبرد است، دارد. لکسوس NX300H دارای یک موتور 4 سیلندر 2.5 لیتری به همراه یک موتور الکتریکی است و در مجموع 194 اسب بخار تولید می کند.
مزیت لکسوس NX300H این است که به دلیل هایبرد بودنش امکان تردد در طرح ترافیک زوج و فرد (تمامی روزهای سال) را دارد. از نظر امکانات ایمنی و رفاهی هر دو از امکانات یکسانی بهره مند هستند و برای هر دو تیپ نمونه اسپرت (F Sport) موجود است که دارای ظاهری خشن تر و اسپرت تر است. وقتی به NX300H برسیم دیگر هیچ شانسی نمیتوان برای بی ام و قائل بود. موتور و پیشرانه هیبرید سوار بر این خودرو بی ام و را کاملا از میدان به در میکند. لذا میتوان NX300H را به عنوان گزینه اول خرید در میان صفر کیلومترها و NX200T را در رتبه دوم و در رده بعد بی ام را بعنوان گزینه سوم معرفی کرد.
مقایسه خودروهای 300 تا 400 میلیون تومان ( کارکرده )
با ورود به خودروهای دست دوم شاهد حضور بی ام و X1، X3 و X4؛ آئودی Q5 و لکسوس NX200T و NX300H در رده خودروهای 300 تا 400 میلیون تومان هستیم. در خصوص لکسوس و بی ام و X1 با توجه به اینکه امکان خرید صفر کیلومتر این خودروها وجود دارد لذا توصیه ما خرید این خودروها به صورت نو است.
اگر به مقایسه مشخصه های فنی خودروها بپردازیم در میان مدل های مختلف بی ام و نمیتوان شانسی را برای X1 قائل بود و این خودرو به راحتی میدان را به لکسوس میبازد. اما در خصوص X3 و X4 موضوع به صورت دیگری است. X3 و X4 از دید جلو اختلاف چندانی با هم ندارند و تشخیص آنها از هم مشکل است اما عمل X4 خودروی به روزتری است و آپشن های بهتری در قیاس با X3 دارد. البته در بازار نیز حدود 15 تا 60 میلیون تومان گرانتر است.
اما موضوع در قیاس با لکسوس به صورت دیگری است. اگر بخواهید انتخابی بین دو خودرو NX300H و X4 انجام دهید همه چیز به اولویت های شما بر می گردد، اگر خواستار کابینی زیبا و زیبایی خودرو هستید که در خیابان نگاه ها به شما معطوف شود انتخاب لکسوس برای شما عاقلانه خواهد بود، البته نمی توان زیبایی بی ام و را کتمان کرد ولی این روزها لکسوس NX هم به خوبی در خیابان نگاه ها را به سمت خود جذب می کند. این خودرو قیمت منطقی تری در قیاس با بی ام و دارد و نکته قابل توجه تر این است که سری NX300H به شکل محسوسی نسبت به NX200T ارزان تر هستند و این در حالی است که سری 300 از محرکه هیبرید بهره میبرد.
اما اگر هندلینگ و سواری بهتر خودرو برای شما ارجحیت دارد، لحظه ای در انتخاب ب ام و شک نکنید. ازنظر اسپرت بودن ب‌ام‌و حرف اول را می‌زند و ازنظر توانایی یک سر و گردن بالاتر از لکسس است، هرچند در مجموع خرید X3 از نظر فضای بزرگتر برای سرنشینان عقب و قیمت مناسب تر، منطقی تر از X4 به نظر می رسد. اما اگر شما مراقبت کمتری از خودرو خود می‌کنید و سرویس‌های دوره‌ای را پشت‌گوش می‌اندازید بی‌ام‌و نمی‌تواند انتخاب خوبی برایتان باشد.
در مقایسه X4 و آئودی هم باید گفت در طراحی داخلی هر دو خودرو طراحی نیمه لوکس دارند. با این تفاوت که آئودی خانوادگی تر طراحی شده و بی‌ام‌و اسپرت تر، به خصوص که بی‌ام‌و در بخش عقب ظرافت طراحی بیشتری به خرج داده است. مشخصه ها فنی و آپشن های بی ام و نیز بسیار بهتر از آئودی است. اگر به اینها پشتیبانی و بازار فروش خوب را هم اضافه کنید باید بی ام و X4 را گزینه مطلوب تری معرفی کرد.
در نهایت از دیدگاه فنی بی ام دبیلیو X4 را بسیار بهتر از آئودی و لکسوس دانست. لذا باید از دید فنی باید رتبه یک خرید باشد. اما اگر به ظاهر طراحی بهتر، توامان با هزینه نگهداری و خرید کمتر باشیم لکسوس گزینه مطلوب تری است و آئودی در رتبه بعد قرار خواهد گرفت. پس تصمیم بستگی به شرایط شما و شیوه برخورد شما از نقطه نظر اقتصادی و یا فنی است که با ترجیخات شما ارتباط دارد.
در زمینه خودروهای سدان بنز E200 و E250 در شرایط مرزی قرار دارند و سه سال کارکرد داشته اند. در مقابل بی ام و 528i از این نظر در شرایط مطلوب تری است.
برای مقایسه بی ام و 528 و بنز E250 باید گفت درست است که بی ام و سری 5 و مرسدس بنز کلاس E در یک سگمنت و با قیمت هایی نزدیک به هم در بازار عرضه شده اند، اما از ریشه این دو برای هدفی جداگانه و با فلسفه ای متفاوت طراحی و ساخته شده اند. در یک طرف مرسدس بنز قرار دارد که در این کلاس خودرویی کاملاً لوکس با لیستی از امکانات فوق العاده مدرن و با پیشرانه ای خوب را طراحی کرده که برای سنین بالا و برای افرادی است که عاشق این برند هستند و قصد دارند در حین رانندگی با صلابت خود از کابینی لوکس و حرکت آرام و متین خود لذت ببرند. در مقابل سری 5 وجود دارد که از همان ابتدا تکلیف را مشخص کرده و اعلام کرده که شما در یک خودروی اسپرت نشسته اید و نوع تعویض دنده ها، عملکرد پیشرانه و فرمان سه پره زیبای M این آلمانی همگی این هدف را تصدیق می کنند و مطمئناً راننده جوان و عاشق خود را راضی نگه خواهد داشت.
پس اگر دنبال خودروی اسپرت هستید بی ام و مطلوب شماست.
در مقایسه E200 و E250 باید گفت که E250 از موتور بهتری بهره میبرد و سایر مشخصه های دو خودرو کاملا یکسان هستند.
اما برای مقایسه سری C و E میتوان گفت مرسدس C کلاس اسپورت تر از برادر بزرگتر خود بوده و اگر حداکثر فضای کابین اولویت اصلی شما نیست و از طرفی هم جذابیت رانندگی بیشتری را می‌خواهید، احتمالاً C کلاس گزینه بهتری است. E کلاس آرام‌تر و لوکس‌تر بوده و پیشرانه 2 لیتری آن نرم‌تر از نسخه‌ی 2.1 لیتری بکار رفته در C کلاس است. اگر بتوانید آن را بخرید، تجربه‌ی رانندگی مناسب با تمرکز بیشتر روی راحتی و فضای بیشتر را به دست می‌آورید البته C کلاس بخش اعظم همین تجربه رانندگی را با بهایی کمتر ارائه میکند.
پس در زمینه خودروهای سدان نیز تصمیم با شماست. اگر دنبال یک خودروی مطلوب با ارزش خرید نسبتا مناسب و ویژگیهای اسپرت هستید بی ام و 528i گزینه بهتری است. اما اگر به دنبال خودرویی نسبتا لوکس با طراحی کابین و برند پرآوازه تر هستید میتوان سراغ بنز بروید و یکی از دو سری C و یا E را بسته به نیاز و ویژگی هایی که به آن اشاره شد انتخاب کنید. فراموش نکنید خودروهای آلمانی بسیار حساس هستند و در نگهداری و سرویس های دوره ای آنها باید دقت نمود. همچنین هزینه نگهداری نسبتا بالایی نیز خواهند داشت.
خودروهای کوپه و کروک این رده نیز همگی آلمانی هستند. بی ام و 428i گرن کوپه و بی ام و 428i کروک دو گزینه این کلاس هستند.
نسخه کوپه که بیشتر جوانان خواهان آن هستند، نسخه سقف تاشو که به شما اجازه می دهد در فصل های گرم تر سال از هوای آزاد استفاده کنید و در آخر نسخه گرن کوپه که برای چهارسرنشین طراحی شده است و با توجه به طراحی ظاهری شیک تری که نسبت به سری 3 دارد خریداران را وسوسه می کند. مدل گرن کوپه به دلیل وزن کمتری که دارد می تواند در شتاب گیری ها بهتر ظاهر شود. جالب آنکه علیرغم مشابهت فنی دو خودرو، سواری 428 گرن کوپه به شکل ملموسی نرم از مدل کوپه احساس می شود و شتاب گیری خودرو نیز به صورتی است که می تواند سرنشینان را به وحشت بیاندازد.
هر دو مدل فعلا هیچ رقیبی در بازار ایران ندارند. شکی نیست بخش از پرداختی شما صرف نام پرآوازه این برند های خوش نام می شود، اما به نسبت رقم پرداختی مدل گرن کوپه ارزش خرید بیشتری نسبت به مدل کروک دارد زیرا نه تنها فضای بیشتری را برای شما فراهم می کند بلکه از شتاب بیشتری هم بر خوردار است و از سطح قیمت پایین تری هم برخوردار است.
در نهایت همچنان بی ام و سری 3 را بهترین انتخاب از سبد محصولات بی ام و می بینیم و با دارا بودن قیمت کمتر و همان امکانات عرضه شده در سری 4 از ارزش خرید بیشتری نسبت به کلاس بالاتر خود برخوردار است.
